وقتی جنس سلبریتی فرق میکند!/ از بدن سازی تا خانهسازی آقای مربی
تاریخ انتشار: ۱۵ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۵۴۴۰۳۵
خبرگزاری فارس، زنجان - زهرا رسولی: شبیه هیچکس نیست، مثل خودش است، بیحاشیه و آرام! وقتی صحبت از بسیج و کارهای جهادی بسیجیان شد، ناخودگاه به یاد او افتادم، به یاد دارم روزهای کرونا به دور از حاشیه مشغول خدمترسانی بود بیچشم داشت و بدون بوق و کرنای رسانهای!
گوشی را برمیدارم و شمارهاش را میگیرم، از صدایش معلوم است که جا خورده از تماسم، نه اعزامی در کار است و نه ورزشکاری مقامی کسب کرده که زنگ بزنم و از او اطلاعات بگیرم، در حین اینکه منتظر است سوالم را بپرسم میگویم: راستی آقای نصرتی الان سمت شما چیست، مثل همیشه میگوید: خانم رسولی من سمتی ندارم، بنویسید پیشکسوت!
سریع سوال میکنم: این واژه پیشکسوت اذییتان نمیکند، شما هنوز در عرصه ورزشی و خیلی کارهای دیگر فعالیت دارید، برایتان سخت نیست پیشکسوت صدایتان کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با خنده میگوید: نه اصلا، شاید برایتان عجیب باشد، ولی افتخار یک ورزشکار این است که او را پیشکسوت صدا بزنند، گذشته از اینها من دهه شصتیام و این روزها همه دهه شصتیها پیشکسوت شدهاند!
آقای نصرتی میخواهم یک برگشت به گذشته داشته باشیم، چطور شد که به اینجا رسیدید و شدید ورزشکار پیشکسوت؟
خب بیینید، تفریحات ما دهه شصتیها ( پیشکسوتان امروزی) خیلی خاص نبود، خیلی سال پیش تقریبا دهه هفتاد به همراه تعدادی از دوستانم شبهای ماه رمضان به مسجد میرفتیم و در باشگاه توحید (جنب خانه ذوالفقاری) مسابقات فوتبال جام رمضان را تماشا میکردیم، جایی که یک محل بدنسازی کوچک هم دارد.
آن زمان من ۱۵ سال بیشتر نداشتم و همین رفت و آمدها باعث شد که به بدنسازی علاقهمند شوم و زیر نظر استاد مجید یزدانی تمریناتم را شروع کردم، همان سال در مسابقات استانی برنده شدم و به علت استعداد و قدرت بدنی که داشتم به اردوی تیم ملی هم دعوت شدم.
این مسابقات در واقع نقطه اوج فعالیتهایم در عرصه ورزشی بود و تا زمانی که خدمت سربازی بروم در مسابقات مختلف حضور پیداکردم،
اما پس از سال ۸۲ یعنی پایان خدمت سربازیام وارد جرگه مربیگری شدم و پس از آن چند بار به عنوان مربی نوجوانان و جوانان به اردوی تیم ملی دعوت شدم.
فارس: و این روال تا امروز ادامه دارد، درست است؟
نصرتی: بله خب بنا به صلاحدیدی که فدراسیون داشت پس از آن هم به عنوان عضو کمیته استعدادیابی فدراسیون انتخاب شدم و خوشبختانه ۱۲ نفر از شاگردان عضو تیم ملی شدند و الان نیز 5 نفر از شاگردانم عضو تیم ملی هستند و هم اکنون نیز در حال تربیت نونهالان و نوجوانان هستیم.
فارس: چند مدرک بینالمللی دارید؟
نصرتی: من تا امروز 5 مدرک بین المللی وزنه برداری در حوزه مربیگری دارم و همواره یاد میگیرم تا یاد دهم، به نظر من مربیگری فرقی با معلمی ندارد ما مثل شمع هستیم که باید بسوزیم تا به دیگران نور بدهیم.
فارس: آقای نصرتی از بعد دیگر زندگی خودتان بگویید، اردوهای جهادی که در کنار مشغله زیادتان دارید؟
نصرتی: این نظر لطف شماست، شاید نتوانیم اسمش را اردوی جهادی بگذاریم ولی خب من هم به عنوان یک بسیجی و خدمتگذار نظام وظیفهام را انجام میدهم.
فارس: یعنی چطور؟
نصرتی: خب ببینید، نمیدانم از کی این کار را انجام میدادم، ولی خب در ایام کرونا با همراهی دوستان و ورزشکاران و خیرین این موضوع پررنگتر شد.چون در این ایام اردوها هم تعطیل بودند، اما ما از وقت استفاده بهینه کردیم و به مناطق محروم رفتیم.
شاید باورتان نشود ولی همین شاگردان من بی چشم داشت همراه من میآمدند و کمک میکردند و این برایم لذتبخش بود.
فارس: مثلا چه کارهایی؟
نصرتی: خب ببینید، گروه ما یک شماره حساب به نام شهدای ورزشکار دارد که از این طریق کمکها را جمع میکردیم و در مناطق محروم هزینه میکردیم، از طرفی هر کسی بنا به تخصصی که داشت کمک میکرد.
فارس: و چه اقداماتی انجام شد؟
نصرتی: ما در این مدت 3 خانه روستایی ساختیم و برای برخی از روستاییان که وضعیت مالی ضعیفی داشتند گوسفند و مرغ و خروس خریداری کردیم که گذران زندگی خود را از این طریق داشته باشند.
البته کمکها بسته به نوع نیازها و خانوادههایی که شناسایی کردیم فرق داشت، یعنی گاها برای دانشآموزان نیازمندی که در مناطق محروم بودند، تب لت خریداری کردیم.
فارس: چه کسانی شما را در این راه کمک کردند؟
نصرتی: بینید، کار جمعی بود و بیشتر مردمی، یعنی خیرینی که به اعتبار من و بقیه اعضای گروه را میشناختند به ما کمک کرده و ما نیز به عنوان یک واسطه کمکها را به دست نیازمندان میرساندیم.
البته این راهم بگویم که گروه ما متشکل از ورزشکاران، قهرمانان، خیرین و معتمدین است و من جزء کوچگی از آنها هستم.
فارس: از دیگر فعالیتهای گروه بفرمایید، غیر از ایام کرونا؟
نصرتی: خب ببینید، فعالیتها که زیاد است، مثلا ما در بحث سیل به خانوادهها کمک کردیم و با همکاری بسیج سازندگی یک سری اقدامات انجام دادیم و بازهم تاکید میکنم بازهم با همراهی خیرین دارو و بستههای بهداشتی تهیه کرده و بین سیل زدگان توزیع کردیم. راحتتر به شما بگویم گروه ماه هم جزئی ازمردم است و هر زمان که نیاز باشد بنا به وسع گروه به مردم کمک میکنیم.
فارس: آقای نصرتی کمک کردن به مردم لذت بیشتری دارد یا ورزش و مربیگری؟
نصرتی: خب ببینید هر کدام از این موضوعات مقوله جدایی است، اما آنچه مسلم است این است که ما هم جزئی از مردم هستیم و و در غم و شادی با آنها شریکیم.
چون ما ورزشکاران با حمایت مردم به پیشرفت و موفقیت دست پیدا میکنیم، پس وقتی اتفاقی رخ میدهد ما نیز در مقابل مردم مسئولیم.
منش آقای مربی، منش بسیاری از ورزشکاران کشورمان است، ورزشکارانی که در عرصههای مختلف وارد گود خدمت شده و برای کمک به هم وطنان خود دست به کار میشوند، تا از درد و رنج مردم بکاهند، منشی که تختیها و بسیاری از ورزشکاران هم داشتند.
پایان پیام/73005
منبع: فارس
کلیدواژه: سلبریتی واقعی خانه سازی برای محرومان آقای نصرتی تیم ملی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۴۴۰۳۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کشف چیزهای عجیب در کالبد شکافی سلبریتیهای درگذشته!
مرگ همیشه اتفاقی غم انگیز است، بخصوص وقتی برای شخصی شناخته شده رخ میدهد.
به گزارش روزیاتو، گرچه بسیاری از سلبریتیها سرنوشت تراژیکی داشتهاند، اما بررسیهای پس از مرگ شان از نکات غافلگیر کنندهای در خصوص مرگ آنها پرده برداشته است.
ایمی واینهاوس
این خوانندهی بریتانیایی در سال ۲۰۱۱ در سن ۲۷ سالگی از دنیا رفت. پیکر بی جان او در حالی در تختخوابش کشف شد که چند بطری ودکا هم در نزدیکی او وجود داشت.
در جریان کالبد شکافی واینهاوس معلوم شد او به ازای هر ۱۰۰ میلی لیتر از خونش، ۴۱۶ میلی گرم الکل در خونش داشت. این در حالی است که ۳۵۰ میلی گرم الکل برای بروز مشکلات تنفسی کافی است. نتیجهی کالبد شکافی او این بود که علت اصلی مرگ این خوانندهی مشهور زیاده روی در مصرف الکل بود.
لیزا ماری پریسلی (دختر الویس پریسلی)
لیزا ماری پریسلی در سال ۲۰۲۳ در سن ۵۴ سالگی درگذشت. مرگ نابهنگام او دنیا را در شوک فرو برد و گزارشات اولیه حاکی از آن بود که او در خانهی خود دچار حملهی قلبی شده بود. این امر باعث گمانه زنیهایی دربارهی ارتباط این اتفاق با مرگ پدر مشهورش، الویس پریسلی شد که او نیز از بیماری قلبی رنج میبرد. با این حال، دلیل اصلی مرگ لیزا ماری تا ۷ ماه بعد فاش نشد. کالبد شکافی نشان داد که او بر اثر یک انسداد رودهی جزئی جان خود را از دست داده بود. عوارض ناشی از یک جراحی کاهش وزن قبلی منجر به شکل گیری بافت زخم در رودهی کوچک لیزا ماری شده بود، امری که باعث انسداد رودهی او شده بود. انسداد روده اگر درمان نشود میتواند منجر به بافت مردگی یا پرفوراسیون (سوراخ شدن بافت) و در نهایت، مرگ شود.
لیزا ماری پریسلی در صبح روز حادثه، دچار دل درد شده و سپس بر اثر حملهی قلبی ناشی از انسداد روده، جان خود را از دست داده بود. علیرغم اننتقال فوری او به بیمارستان، لیزا ماری پس از چند ساعت درگذشت. نتیجهی آزمایشات سم شناسی از وجود مسکن اکسی کدون به مقدار استاندارد و درمانی و همینطور وجود داروی ضد روانپریشی کوئتیاپین در خون او حکایت داشت. با این حال، تأکید شده بود که این مواد نقشی در مرگ لیزا ماری نداشتند. پزشکی قانونی به این نتیجه رسیده بود که لیزا ماری پریسلی بر اثر عوامل طبیعی جان باخته بود.
رابین ویلیامز
این بازیگر و کمدین شناخته شده در سال ۲۰۱۴ در سن ۶۳ سالگی درگذشت. او از مدتها قبل با چالشهای روحی درگیر بود و علاوه بر این، مبتلا به بیماری پارکینسون تشخیص داده شده بود.
ویلیامز بر اثر خفگی جان خود را از دست داده بود و در خون او داروهای ضد افسردگی و پارکینسون پیدا شد. با این حال، کالبد شکافی او معلوم کرد این بازیگر مشهور نه به پارکینسون، بلکه به بیماری «زوال عقل با اجسام لویی» دچار بود، بیماریای که به دلیل شباهت نشانه هایش، اغلب با پارکینسون اشتباه گرفته میشود.
پل واکر
بازیگر فیلمهای «سریع و خشن» در سال ۲۰۱۳ در جریان یک سانحهی رانندگی شدید در سن ۴۰ سالگی جان باخت. او در زمان وقوع این تصادف سوار بر یک خودروی پورشه کاررا جی تی بود.
طبق اعلام پزشکی قانونی، پیکر واکر در حالت تدافعیای به نام «حالت بوکسوری» کشف شده بود که نشان میداد واکر در زمان مرگ دستهای خود را برای محافظت از سر و صورتش بالا آورده بود. دلیل مرگ او «ترکیب آثار صدمات تروماتیک و سوختگی» اعلام شد.
کری فیشر
کری فیشر که با ایفای نقش «پرنسس لیا» در سه گانهی اصلی «جنگ ستارگان» شناخته میشود، در سال ۲۰۱۶ در سن ۶۰ سالگی درگذشت.
او در حین یک سفر هوایی دچار حملهی قلبی شده و فوراً به بیمارستان منتقل شده بود. با این حال، طولی نکشید که فیشر جان خود را از دست داد. علت رسمی مرگ او آپنه خواب (اختلال وقفه تنفسی در خواب) اعلام شد. اما نتیجهی آزمایشات سم شناسی معلوم کرد ترکیبی از مواد مخدر مختلف در خون او وجود داشت، از جمله الکل، متادون، کوکایین، اکستازی و داروهای آرام بخش.
بریتانی مورفی
بریتانی مورفی با نقش آفرینی هایش در دههی ۱۹۹۰ و اوایل دههی ۲۰۰۰ به شهرت رسید. او در سال ۲۰۰۹ در سن ۳۲ سالگی بر اثر یک بیماری قابل درمان درگذشت: ذات الریه.
بر اساس گزارش پزشکی قانونی، کم خونی مورفی که بر اثر خونریزیهای قاعدگی به وجود آمده بود، دستگاه ایمنی بدن او را ضعیف کرده بود و مقابله با این عفونت ویروسی را برایش دشوار ساخته بود. بعد از مرگ مورفی، پدرش خواستار ارائهی یک گزارش سم شناسی شد که نتیجهی آن از وجود مقادیر زیادی فلزات سنگین در خون او حکایت داشت، امری که این احتمال را مطرح ساخت که مورفی بر اثر مسمومیت درگذشته بود. با این حال، این احتمال از سوی یک پزشک سم شناس برجسته رد شد.
هیث لجر
هیث لجر در سال ۲۰۰۸ در ۲۸ سالگی درگذشت.
کالبد شکافی لجر نشان داد که عملت مرگ اوردوز تصادفی بر اثر ترکیبی از داروهای تجویزی بود. بر اساس گزارش پزشکی قانونی، لجر بر اثر «مسمومیت شدید با ترکیبی از آثار اکسی کدون، هیدروکودون، دیازپام، تمازپام، آلپرازولام و دوکسیلامین» جان خود را از دست داده ود.
مایکل جکسون
خبر درگذشت «سلطان پاپ» در سال ۲۰۰۹ دنیا را در شوک فرو برد. او در زمان مرگ ۵۰ سال داشت.
دلیل مرگ مایکل جکسون مصرف دوز مرگباری از داروی پروپوفول (نوعی داروی بیهوشی قوی) بود که توسط پزشک او، کنراد موری تجویز شده بود. او بعداً به همین دلیل در قتل غیر عمد گناهکار شناخته شد. علاوه بر پروپوفول، داروهای دیگری هم در خون جکسون یافت شد، مانند میدازولام، دیازپام، لیدوکایین و افدرین. کالبد شکافی جکسون همچنین نشان داد که هیچ مشکل آناتومیکی که باعث مرگ وی شده باشد، وجود نداشت.
برندون لی (پسر بروس لی)
برندون لی در سال ۱۹۹۴ بر اثر اصابت تصادفی گلوله از یک اسلحه در جریان ساخت فیلم «کلاغ»، در سن ۲۸ سالگی جان خود را از دست داد.
یک گلولهی کالیبر ۴۴ درون ستون فقرات او کشف شد. از این اسلحه قرار بود برای یک صحنهی نمای نزدیک استفاده شود، اما متأسفانه به درستی تنظیم نشده بود.